tisdag 8 januari 2008

كمبود و قطع گاز و راه ‏حل «احمدی‏نژاد»!!

كمبود و قطع گاز و راه ‏حل «احمدی‏نژاد»!!


شباهنگ راد
عجب جامعه‏ای را سران حكومت برای كارگران و زحمت‏كشان ساخته‏اند. مملكتی كه سرشار از منابع‏ی طبيعی نفت و گاز می‏باشد، اكثريت مردم آن می‏بايست از آن‏ها بی بهره گردنند. مشكلات و مصائب هم‏چنان دارد بر سر روی توده‏های ستم‏ديده تلنبار می‏شود و سران حكومت در فكر آنند تا در "جشن‏های رنگارنگ هسته‏ای" بر توليدات "سلاح‏های اتمی‏"شان بی‏افزايند!! به همراه اربابان‏شان بر طبل جنگ می‏كوبند تا منافع‏ی طبقه‏ی انگل‏صفت سرمايه محفوظ گردد. نزديك به سی سال است‏كه سران حكومت زندگی مردم ايران را به تباهی كامل كشانده‏اند و ارزشی برای جان انسان‏ها قائل نيستند. فقر و گرانی رو به تصاعد است و شكاف طبقاتی روز به روز عميق‏تر می‏گردد. بنابه خودِ حبرگزاری‏های رژيم بيش از دوازده ميليون نفر در زير خط فقراند و نزديك به دو ميليون كودك بدليل نداری خانواده‏ها‏ی‏شان از تحصيل باز مانده‏اند و به كودكان خيابانی و به نيروی كار طاقت‏فرسا تبديل گشته‏اند. اعدام مخالفين و معترضين در ايران ايستادنی نيست و طناب‏های دار هم‏چنان دارد، جان قربانيان نظام را می‏گيرد. به جرأت می‏توان گفت كه زندگی در ايران برای ميليون‏ها انسان به مانند "مرگ تدريجی"ست و با فرا رسيدن فصل سرما هم مشكلات عديده‏ی مردم صد چندان گرديده است.

در خبرها آمده است‏كه اين‏روزها كمبود مواد سوختی و قطع گاز، اكثر استان‏ها و بويژه استان‏های سرد خيز را فلج نموده و بر مصائب و معضلات مردم افزوده است. توده‏ی ستم‏ديده و فاقدِ امكانات اوليه‏ی زندگی می‏بايست در زير سرمای 20 درجه از وسايل گرمايشی محروم باشد و با مرگ ناخواسته دست و پنجه نرم كند. همه‏ی اين‏ها از سر "خير" سران حكومتی‏ست كه فقط و فقط به فكر غارت و چپاول محروم‏ترين انسان‏ها می‏باشند؛ به واقع كه در چارچوب نظام وابسته به امپرياليسم، ماشين توليدات فقر هم‏چنان و با شتاب در پيش است و كنترلی بر توقف آن متصور نيست.
جمهوری اسلامی آمده است و مأموريت دارد تا بر مشكلات و مصائب توده‏ها بی‏افزايد. قصدش رفع معضلات مردم نيست و تنها در فكر سر كيسه نمودن هر چه بيشتر آن‏هاست. صدای اعتراض هم درمان دردها نيست و هر زمان كه توده‏ها نسبت به اوضاع نابسامان و دست‏ساز سران حكومت به پا خيزند، ارگان‏های سركوب و زور، وحشيانه آنانرا مورد تعرض خويش قرار می‏دهند و يا اين‏كه سران و مقامات حكومتی به ميدان می‏آيند و با وقاحت تمام می‏كوشند تا بار مسئوليت آنرا بر دوش كارگران و زحمت‏كشان سرازير ‏نمايند. به عنوان نمونه در پی اعتراضات شديد چند روزه‏ گذشتهی توده‏ها در استان‏های مختلف كشور، پيرامون كمبود و قطع گاز، «احمدی‏نژاد» رئيس جمهور مجبوب نظام، كسی‏كه قصد داشت تا "نفت را بر سر سفره‏ی مردم ببرد"، گفته است كه: "مردم می‏توانند درجه بخاری‏ها و وسائل گرمايی خود را چند درجه كمتر و داخل ساختمان از لباس‏های گرم استفاده كنند تا به لطف خداوند اين فصل بخوبی طی شود و همه بتوانند از انرژی به نحو احسنت استفاده كنند".

براستی كه عجب دنيا و زمانه‏ای‏ست. مردم گاز ندارند و لوله‏های گازشان خالی‏ست، رئيس جمهور "عدالت‏خواه"ی نظام می‏گويد كه درجه‏ی بخاری‏های‏تانرا پائين‏تر بيآوريد!! مردم پول ندارند تا شكم‏شانرا با لقمه نانی سير نمايند، رئيس دولت "مهرورزی" تاكيد می‏ورزد كه مردم در خانه‏های‏شان از لباس گرم استفاده نمايند!! البته كه نبايد گفته‏های «احمدی‏نژاد» را به پای حماقت و نادانی وی واريز نمود؛ چرا كه جانيانی امثال «احمدی‏نژاد» تا كنون و در عمل نشان داده‏اند كه كاری به هزاران درد و مشكلات توده‏ها و رفع نيازهای اوليه‏ی انسانی ندارند و فقط و فقط وظيفه‏ و رسالت‏شان خدمت به طبقه‏ی حاكم می‏باشد. همه‏ی وجودشان در حفظ و حراست از منافع‏ی سرمايه‏داران معنا می‏يابد.
حقيقتاً كه چپاول و غارت منابع‏ی طبيعی جامعه در نظام جمهوری اسلامی حد و حسابی ندارد. خودِ بلندگوهای وابسته به نظام اعلام نموده‏اند كه ميليون‏ها بشكه نفت در حساب‏رسی‏ها و در دالان‏های بوروكراسی دولت جمهوری اسلامی به تاراج برده شده است و كسی پاسخ‏گو نيست؛ در همان حال لوله‏های گاز را و آن‏هم در سرمای كُشنده بر روی مردم می‏بندند. طبيعی‏ست كه در چنين مناسباتی نمی‏توان انتظار آبادانی و سازندگی جامعه را داشت. وظيفه‏ی نظام جمهوری اسلامی بمانند همه‏ی نظام‏های امپرياليستی در به تخريب كشاندن هر چه بيشتر زندگی كارگران و زحمت‏كشان می‏باشد. همه‏ی تلاش سران حكومت بر آن است تا دنيای سراسر بی افق‏ توده‏های ستم‏ديده را تيره و تار نمايند. «احمدی‏نژاد» و دار و دسته‏های‏اش به اين دليل بر سر كاراند تا دنيای دلخواه‏ی خود را بسازنند. كارشان فريب و حيله، تزوير ورياست. دولت "مهرورزی" وی قرار بود تا ريشه‏ی "مفسدان اقتصادی" و "مافيای نفتی" را به سوزاند و "نفت را بر سر سفره‏ی مردم ببرد". امّا به جای آن بر قيمت اقلام اوليه‏ی زندگی افزود و لوله‏های گاز را بر روی محروم‏ترين اقشار جامعه بست.

روشن است‏كه كه جامعه‏ی ايران با وجود چنين ستم‏گرانی بوئی از انسانيت نبرده‏اند، مسير آسايش و رفاه را طی نخواهد نمود. اين رژيم با همه‏ی جناح‏ها و دار و دسته‏های رنگارنگ‏اش مخالف راحتی و امنيت توده‏هاست. تا مادامی‏كه رژيم جمهوری اسلامی به عنوان حافظ منافع‏ی سرمايه‏داران وابسته بر سر كار است، كمبودها و قطع امكانات اوليه‏ی زندگی ابعاد گسترده‏تری بخود خواهد گرفت و به سمت قهقرائی هر چه بيشتر رهنمون خواهد شد. تنها با سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی و با برقراری حاكميت كارگران و زحمت‏كشان و آن‏هم در انقلابی توده‏ای تمام كننده است‏كه مشكلات اوليه‏ی انسانی بر طرف و افق‏های روشن‏تری در مقابل همه‏ی محرومان قرار خواهد گرفت. رفع نيازهای اوليه‏ی زندگی و استفاده از منابع‏ی طبيعی جامعه تنها در چنين مناسباتی ممكن پذير می‏باشد و در آن زمان است‏كه همه‏ی محرومان از تمامی نعمات و امكانات بهره‏مند خواهند گرديد.



18 دی 1386
8 ژانويه 2008


Inga kommentarer: